بازی یلدا

فکر نمی کردم کسی تحویلم بگیرد و یک فوتوبلاگی را به بازی یلدا دعوت کند. ولی خوشبختانه مریم مرا دعوت کرد و نگذاشت عقده ای بشوم! این هم پنج تا از خصوصیتهای من:
1) آدم تنبلی هستم و خوابیدن را خیلی دوست دارم.
2) مغز من آمیخته با موسیقی است و همیشه یک آهنگی پس زمینه ی ذهنم در حال نواختنه شدن است. گاهی وقتها در خواب آهنگ می سازم.
3) حرف زدن برایم خیلی سخت است و انرژی زیادی از من می برد. وقتی در یک بحث جدی و هیجانی شرکت کنم, بعد از بحث ضعف می کنم و دست و پایم شروع به لرزیدن می کند.
4) در دوران نوجوانی از جنس مذکر(و به همین دلیل از ازدواج) تنفر داشتم. با دو تا از دوستانم پیمان بسته بودیم که هرگز ازدواج نکنیم. ولی در نهایت هر سه ازدواج کردیم.
5) در کودکی می خواستم نقاش بشوم. ولی بهم گفتند نقاشی شغل نیست. وقتی رفتم مدرسه تصمیم گرفتم معلم بشوم. بعد تصمیمم عوض شد و شغل دندانپزشکی را انتخاب کردم. در دبیرستان تصمیم گرفتم مهندس نرم افزار بشوم. بعد که سرگذشت دکتر حسابی را خواندم, تصمیم گرفتم هفت هشت تا لیسانس در رشته های مختلف بگیرم, از هنر گرفته تا علوم انسانی و علوم پایه و مهندسی. بعدش از فیزیک خوشم آمد. ولی بهم گفتند فیزیک بدرد نمی خورد و نون و آب توش نیست. بعد تصمیم گرفتم مهندس مکانیک شوم. برادرم نگذاشت و گفت مکانیک بدرد تو نمی خورد. مهندسی برق را انتخاب کردم و تصمیم گرفتم فیزیک را همزمان با برق بخوانم و از فوق لیسانس بروم فیزیک. ولی بعد بی خیال شدم و از ترم چهارم رسما به فیزیک تغییر رشته دادم.

از اونجایی که همه ی وبلاگنویسهایی که من می شناسم, قبلا به این بازی دعوت شده اند, با عرض شرمندگی من کسی را دعوت نمی کنم.